نسخه كمونيسم چيني براي كوبا
هادي اعلمي فريمان
اعتراض مردمي گستردهاي كه در كوبا رخ داده است، يك اعتراض بيسابقه از زمان انقلاب كوبا تا به امروز است. در كوبا، طي ۷ دهه گذشته به اين شكل و به اين وسعت شاهد اعتراضات نبوديم. در دوران پيشين و زمان حاكميت فيدل كاسترو، اختناق سياسي به حدي بود كه مخالفان پيش از آنكه امكان بيان انتقاد يا نمايش اعتراض خود را داشته باشند بازداشت ميشدند و عمدتا به ايالات متحده امريكا تبعيد ميشدند. اما اينبار، براي نخستينبار شاهد بروز اعتراضات گسترده و فراگير در كوبا هستيم. عامل اين اعتراضات فشارهاي اقتصادي و معيشتي است كه به اوج خودشان رسيدهاند. پيش از روي كار آمدن دونالد ترامپ در امريكا، طي يك فرآيند سياسي در دوران اوباما، تحريمهاي سخت عليه كوبا تا اندازهاي تسهيل شد و روابط تا حدودي بهبود پيدا كرد. منتها در دوره ترامپ وضعيت مجددا به شكل سابق بازگشت و تحريمها، حتي سختتر از قبل دوباره اعمال شد. در هفت ماهي كه از انتخاب جو بايدن به رياستجمهوري امريكا ميگذرد، تقريبا شاهد سكوت كاخ سفيد در قبال كوبا بوديم و سياست و رويكرد مشخصي در مورد آينده روابط دو كشور اعلام نشده است. مجموعهاي از تحولات داخلي و بينالمللي در كوبا رخ داده است كه به نظر ميرسد اين كشور را به سمت تحولات تازهاي سوق دهد. دوران كاستروها تمام شده است، فيدل كاسترو كه خودش در مقطعي مظهر وحدت ملي كوبا بود، در گذشته است. كنگره حزب كمونيست كوبا، نوسازي شده است و خيلي از جواناني كه يكي، دو نسل بعد از انقلاب كوبا متولد شدهاند، وارد كنگره حزب شدهاند. برنامههايي هم كه از سه، چهار سال گذشته توسط حكومت كوبا در پيش گرفته شده است، در جهت تحول در ساختار حكومت و اقتصاد دولتي متمركز و برنامهريزي شده است. كوبا چند سالي است كه به شكل بسيار خزنده و نامحسوس به سوي نوعي اقتصاد آزادتر ميل ميكند. خيلي از محدوديتهاي اقتصادي كه سراسري و فراگير شامل حال همه كوباييها ميشد، در حال حذف شدن هستند. اما بهرغم اين تحولات، با سكوت و عدم موضعگيري دولت جديد امريكا، تحريمهاي سخت دوران ترامپ همچنان پابرجا است و فشارهاي اقتصادي روز به روز براي مردم كوبا سختتر از گذشته ميشود. من تصور ميكنم كه ميگل دياز كانل، رييسجمهور و دبير اول حزب كمونيست كوبا ناچار است كه دو اقدام را براي كوبا در پيش بگيرد. نخست اينكه دياز كانل بايد برنامههاي آزادسازي اقتصاد را تسريع كند و شدت ببخشد، چرا كه بعيد است بتواند به صورت مكرر اعتراضات بالقوه بعدي را سركوب كند. دومين اقدام هاوانا، تلاش براي باز كردن مجدد كانال رابطه با ايالات متحده امريكاست. من تصور ميكنم دولت جو بايدن تمايل داشته باشد كه مشابه دولت اوباما رفتار كند، اين تمايل در دولت بايدن وجود دارد كه تحريمها را كاهش دهد. منتها دولت جديد امريكا بدش نميآيد كه از بسترهايي كه دولت پيشين براي فشار و تحريم همهجانبه برخي كشورها آماده كرده است، حداكثر بهرهبرداري را ببرد و بيشترين امتيازها را از كشورهاي طرف معامله بگيرد. در نتيجه مسير پيش روي حكومت هاوانا رو به سوي تجديدنظر در دو حوزه اقتصاد سياسي داخلي و در حوزه مذاكره با امريكا پيش خواهد رفت. ساختار حكومت كمونيستي كوبا، فعلا بهرغم مشكلات اقتصادي و ديپلماتيك، موقعيت لرزاني ندارد. اگر بخواهيم به گزينههايي مانند كودتا يا دخالت نظاميان براي تغيير حكومت در كوبا فكر كنيم، بايد بدانيم كه از ۱۹۵۴ تاكنون به اندازهاي ارتش و نيروهاي مسلح كوبا به نظام حاكم وابسته شدهاند كه امكان كودتا بسيار ناچيز است. حاكميت كوبا قطعا هواداران سرسختي دارد و البته مخالفان زيادي نيز چه در داخل كوبا و چه به عنوان تبعيدي در خاك امريكا دارد. اما بايد توجه داشت شرايط اقتصادي كوبا به حدي وخيم است كه من تصور ميكنم كه اين وخامت اوضاع اقتصادي، ميتواند در سرنوشت حكومت كوبا بسيار تعيينكننده باشد. برآوردها اين است كه حزب كمونيست كوبا يك مرحله جديدي از نوسازي را آغاز كند كه در آن شاهد رفتار مشابه رفتار حزب كمونيست چين در عرصه بينالمللي باشيم. يعني اينكه اگر هيات حاكمه فعلي كوبا مطمئن باشند كه بعد از تغيير نظام از حالت كمونيستي به حالت بازار نسبتا باز، آسيبي مستقيما به آنها وارد نشود، ممكن است كه اصلاحات را در فرآيند و دورهاي گذار بپذيرند. به هر حال مساله تحول رويكرد، در امريكاي لاتين، چندان دو از انتظار نيست. شايد بدترين و سختترين شكل تحول و سازش در امريكاي لاتين را بتوان به مساله شورشيان فارك در كلمبيا نسبت داد، اما نهايتا هر چقدر هم روند طولاني و سخت بود، نهايتا دولت كلمبيا توانست منازعات را مديريت كند و به مصالحه با شورشيان فارك برسد. يكي از نگرانيهاي اصلي احزاب سوسياليست و كمونيست در كشورهاي منطقه امريكاي مركزي و جنوبي، اتفاقات احتمالي بعد از فرآيند گذار و تحول سياسي در كشورهايشان است. پيشبيني من اين است كه حزب كمونيست كوبا به اين نتيجه برسد كه گشايشهايي در ساختارهاي اقتصادي ايجاد كند و نهايتا از شعارهاي سخت و متصلب خودش دست بردارد. اگر بخواهيم منطقه امريكاي مركزي و لاتين را حياط خلوت امريكا تصور كنيم، بايد اين را هم در نظر بگيريم كه اين ايده، امروز تحتالشعاع رقابتهاي ژئواستراتژيك قرار گرفته است. روسيه و چين در منطقه امريكاي جنوبي بسيار فعال هستند و سرمايهگذاريهاي كلاني ميكنند. امريكاييها به هيچوجه به لحاظ رقابتهاي اقتصادي كه با چين دارند، تمايلي به نفوذ چين در منطقه ندارند. در عين حال روسيه را هم تاكنون تحمل كردهاند، اما در بلندمدت علاقه زيادي به نفوذ بيشتر روسيه در منطقه امريكاي جنوبي و مركزي ندارند. به هر تقدير حوزه امريكاي لاتين، كمابيش به سمت دموكراسي تمايل پيدا كرده است و دموكراسيهاي بالغي در منطقه حاكم شدهاند. دوره راستگراها را در آرژانتين شاهد بوديم كه با انتخابات وضع دگرگون شد، در برزيل هم به همچنين، اين امكان وجود دارد كه در انتخابات سال آينده بار ديگر آقاي لولا به قدرت برسد و حكومت از يك راستگراي پوپوليست به يك چپگرا سپرده شود. مجموع اين تحولات را نميتوان براي امريكا نگرانكننده دانست. چيزي كه واشنگتن را نگران ميكند اين است كه اين كشورها به پايگاههايي تبديل شوند كه امنيت ملي امريكا را مورد آسيب قرار دهند. هر جايي احساس كنند كه امنيت ملي حوزه سرزميني امريكا در خطر است، وارد عمل ميشود، حتي ممكن است مداخله نظامي هم بكنند. اين ايده در امريكا وجود دارد كه نظامهاي سوسياليستي اگر به حال خودشان رها شوند، خود به خود دچار فروپاشي خواهند شد و اساسا نيازي به مداخله امريكا نيست. شايد چنين ايدهاي چندان هم بيربط نباشد اگر كه واقعيت ميداني را بپذيريم كه نظامهاي بسته كاملا سوسياليستي باقيمانده در سراسر جهان فقط كوبا و كره شمالي هستند. در كوتاهمدت به نظر من، حكومت كوبا، رويكرد آزادسازي اقتصاد را سرعت ميبخشد و به نوعي مدل چيني بازار آزاد در قالب حكومت كمونيستي را به تدريج پياده ميكند. همزمان شرايط براي دولتهاي ميگل دياز كانل و جو بايدن، فراهم است تا به هر صورت ممكن نوعي مصالحه ميان دو كشور ايجاد شود و مذاكرات ميان واشنگتن و هاوانا از سر گرفته شود و بلكه سفارتهاي دو كشور هم بازگشايي شود. اين سرسختي و قطع مناسبات در دوران ترامپ اتفاق افتاد و البته بدون محرك و بدون دليل هم بود، چون كوباييها واقعا اقدامي عليه امريكا انجام ندادهبودند. به نظر من دولت دموكرات در امريكا ممكن است با اندكي گشايش شرايط حقوق بشري در كوبا، وضعيت را به دوران قبل از ترامپ برگرداند و هيات حاكمه حزب كمونيست كوبا هم اين آمادگي را دارد كه با اين شرايط همراهي كند.